مرگ زیباست
آیا مرگ زیباست ؟
در این مقاله به این سوال که آیا مرگ زیباست پاسخ داده می شود. همانطور که می دانید واژه مرگ، مانند کلمه زندگی، هستی و پیدایش، مفهوم روشن و عامی دارد که بر کسی پوشیده نیست. امّا در آن سوی این مفهوم همگانی و روشن، چیزی قرار دارد که شاید هرگز برای کسی درست و دقیق معلوم نگردد و شناخته نشود. امّا در میان این پدیدههای میرا و فانی، تنها انسان است که از این سرنوشت، یعنی مردن خبر دارد. همه جانداران میمیرند، ستارگان و کهکشانها فرو میپاشند، امّا نمیدانند که میمیرند و نمیفهمند که خواهند مرد! جز انسان که میداند و میفهمد که خواهد مرد. انسان هم از آغاز پیدایش مرگ آگاه، نیست. بلکه بهتدریج با مفهوم مرگ آشنا میشود.
موجوداتی که مرگ ندارند و نیز موجوداتی که از مرگ خود آگاه نیستند، از مرگ دلهره نداشته نگران هم نیستند. امّا انسان با آگاه شدن از مرگ، مخصوصا با آگاه شدن از مرگ خود، دچار اضطراب و نگرانی شده، چندین پرسش اساسی درباره مرگ، بر ذهن و اندیشه او سنگینی میکنند:
ـ مرگ یعنی چه ؟ ـ چرا باید مرد؟ ـ چگونه میمیریم؟ ـ بعد از مرگ چه میشود؟ ـ چه کسی یا کسانی از راز مرگ آگاهند؟ ـ میتوان مرگ را چارهجویی کرد؟ ـ آیا روحی داریم که با مرگ نابود نشود؟ ـ سرگذشت این روح ـ اگر باشد ـ پیش از پیوستن به جسم چه بوده است؟ ـ سرنوشت این روح، پس از مرگ جسم، چه خواهد بود؟ و دهها پرسش دیگر.
و بشر از همان آغاز برای به دست آوردن پاسخ این پرسشها، تلاش کرده است. اگر چه پیامبران، فلاسفه و اندیشمندان، اولیا و عرفا و حتی افسانهبافان و اسطوره پردازان، هر یک به نوعی به این پرسشها پاسخ دادهاند؛ امّا مرگ برای انسان همچنان یک معمّا و راز ناگشوده است.
مرگ من روزی فرا خواهد رسید
در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبارآلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
مرگ چیست؟
اگر بشود چیزی را با ضدّش معرفی کرد باید گفت که: مرگ پایان زندگی دنیوی است. این تعریف در عین سادگی، واقعیترین تعریف مرگ است. به هر حال این زندگی، یعنی زندگی دنیوی با مرگ به پایان میرسد. مرگ به همه مسئولیّتها، تلاشها، آرزوها و هدفهای دنیوی انسان پایان میبخشد.
بیم مرگ
ترس از مرگ، کاملاً طبیعی است. چنان که عشق و دلبستگی به زندگی کاملاً طبیعی است. از هر چه بترسیم به خاطر آن است که به کمالات زندگی زیان دارد و یا اصل حیات و زندگی ما را تهدید میکند. ما از شکستها، بدبختیها، فقر، جهل و بیماریها بیمناکیم برای این که با وجود نواقص و کاستی در زندگی و وسایل و اندامهای خود، حالت طبیعی زندگی را از دست میدهیم. یعنی اگر چه اصل زندگی را داریم امّا بیماری، شکست و ضعف و نقص، فعالیت حیاتی را با مشکل روبرو ساخته، ما را از بهرهمندی کامل از ثمرات و لذایذ زندگی محروم میسازد.
امّا این کاستیها و بیماریها وقتی مخوف و خطرناک جلوه میکنند که ما را در معرض مرگ قرار بدهند! برای انسان بیماری، بهتر از مرگ است. برای این که بیماری اصل حیات را قطع نمیکند و تا ریشه در آب باشد امید ثمری هست. امّا اگر به مرگ بیانجامد چون ریشه زندگی را قطع میکند خطرناکتر و ترسناکتر میگردد.
علل ترس از مرگ
عشق به زندگی
دست نیافتن به آرزوها و اهداف
کیفیت مرگ
حوادث پس از مرگ
نگرانی از نقص و کمبود عمل.
کثرت گناه
بیم از مرگ بیفضیلت
بیم از مرگ پیش از توبه
شوق مرگ
اگر مرگ محمل انتقال از دنیای متغیّر و فانی به جهان ثابت و باقی است، پس چرا بیصبرانه در انتظارش نباشیم. ما این دنیا را وقتی دوست میداشتیم که از دنیای برتر و بهتری خبر نداشتیم و نمیدانستیم مرگ زیباست .
علی علیهالسلام میفرماید:
«به پیشواز مرگ بشتابید! مرگی که اگر فرار بکنید شما را در مییابد، و گر بر جای خودمانید باز هم به سراغتان میآید. و اگر فراموشش کنید، او شما را از یاد نمیبرد.»
در قرآن کریم آرزوی مرگ نشان عشق انسان به خدا است. انسان وقتی واقعا مشتاق مرگ میگردد که بهیقین دریابد که او گر چه در این جهان خاکی پدید آمده است؛ امّا از این جهان نبوده و به جهان دیگری تعلق دارد. و چنین کسی در حقیقت به قول مولا علی علیهالسلام : «پیش از آن که بدن از این جهان خاکی جدا شده باشد، به جان و دل از این خاکدان پرواز کرده است.»
حقیقت زندگی از منظر مرگ
علی علیهالسلام ، مرگ را از زندگی جدا نمیداند. آن که مرگ را نشناس در حقیقت زندگی را نمیشناسد. و کسی که زندگی را بشناسد، مرگ را نیز در حد توان شناخته است.
امام حسین علیه السلام به پیروان خود توصیه می کنند در سرگذشت دیگران که پیش از این در دنیا بودند و در رفاه و آسایش زندگی می کردند تأمل کنند و همواره به یاد مرگ باشند چرا که این کار انسان را از گناه باز می دارد. آن حضرت می فرمایند: «ای فرزند آدم، کمی اندیشه کن و به خطاب به نفس خود بگو: پادشاهان و صاحبان دنیا و جهان داران گذشته کجایند؟ آنهایی که شهرها بنا کردند و نهرها را جاری کردند و… و سرانجام با بی میلی از همه آنها جدا شده، از دنیا رفتند و همه را برای دیگران به ارث گذاشتند. ما هم روزی مثل آنها همه چیز را به دیگران وا گذاشته، به آنها خواهیم پیوست. ای فرزند آدم، هنگامی را به یاد آور که با مرگ دست و پنجه نرم می کنی و در قبر پهلو به زمین می گذاری و در پیشگاه خدا تمام اعضای بدنت علیه تو گواهی خواهند داد و رازهای پنهان آشکار شده، ترازوهای عدالت برقرار می شود».
سخنان دیگر در رابطه با مرگ
نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که انسان بخاطرش شرافتش را زیر پا بگذارد، حضرت علی (ع)
مرگ ترس ندارد، زیرا خوابی آرام است که خیالات آشفته در آن وجود ندارد.(سقراط)
از مرگ نترسید که تلخی آن، از ترس از آن است.(سقراط)
باید الگوها و نمونههایی که انسان را از مرگ به هراس میاندازد، به دور انداخت.(افلاطون)
امام حسین علیه السلام می فرماید: صبور باشید ای بزرگ زادگان! زیرا مرگ جز پلی که شما را از رنج و بدبختی به سوی بهشت و نعمت جاویدان عبور میدهد نیست، کدام یک از شما خوش ندارد که از زندانی به قصری برده شود
سایت راجعون مرجع تخصصی خدمات ترحیم و همچنین معرف شرکت های برگزارکننده تشریفات ترحیم می باشد. اگر شما به دنبال شرکتی برای برگزاری مراسمات سوگواری خود هستید، می توانید از طریق بخش “خدمات و تشریفات ترحیم“ به لیست این شرکت ها دست یابید.
این خدمات شامل : سفارش اعلامیه، رزرو مسجد، کرایه اتوبوس، تامین پذیرایی، تاج گل، تالار پذیرایی و …
دیدگاهتان را بنویسید