قانون بدهی متوفی : اگر میت در زمان فوت بدهکار باشد،تکلیف وراث چیست؟
بدهی متوفی به عهده کیست؟
در طول مدت زمان زندگی ممکن است هر شخصی برای خود دارایی هایی را جمع آوری کرده و یا در برابر دیگران بدهکار شوند. در زمان فوت، تمامی دارایی های آن فرد به بازماندگان خود می رسد، اگر فرد متوفی برای بازماندگان خود اموال و یا بدهی هایی جای بگذارد، بعد از پرداخت آن بدهی ها، باقی اموال بین ورثه تقسیم می شود. در واقع دین و بدهی های اش از ماترک او (دارایی متوفی که به سبب فوت از مالکیت او خارج میشود) پرداخت شود.
همانطور که گفته شد طبق قانون بدهی متوفی هرگاه کسی فوت میکند، ممکن است اموال یا بدهیهایی را برای بازماندگان خود بر جای بگذارد، اگر داراییهای فرد بیش از بدهیهایش باشد که مشکلی نیست و پس از پرداخت بدهیهایش، باقی اموال بین و تقسیم میشود.
اما بسیار اتفاق میافتد که با فوت فرد، خانواده او به علت ناآگاهی از قوانین یا به خاطر داغدار بودن، دچار مشکلاتی در آینده از قبیل مواجه شدن با طلبکاران او میشوند. این در حالی است که با رعایت نکاتی که در مورد قانون بدهی متوفی بیان میشود، میتوان از بروز بسیاری از مشکلات آینده جلوگیری کرد.
قانون بدهی متوفی
هر شخصی که دار فانی را وداع می کند، در صورت داشتن مال و اموال، آن ها به صورت طبیعی به وارث هایش می رسد. ولی برخی از افراد هم هستند که نه تنها بعد از مرگ به وارث های خود مال و اموالی نمی گذارند، بلکه کلی هم بدهی و طلب برای آن ها باقی می گذارند و می روند.
از بزرگترین وظایف و مسولیتها نسبت به اموات پرداخت بدهی ها وطلب حلالیت برای انهاست و کسانی که واقعاً دلشان برای امواتشان می سوزد باید تحقیق و پرس و جو کنند ببینند این میت حقّ کسی بر گردنش بوده یا نه زیرا انچه موجب رهایی میت از عذاب الهی می شود رهایی از حقّ النّاس است و ورثه نیز حق تصرف در املاک میت بدهکار را ندارند حتی قبل از اداء حقوق و بدهیهای میت نمی توانند در ان املاک نماز بخوانند چه مظالم و بدهی به مردم باشد و چه خمس و زکات باشد.
۱ـ وقتی فردی از دنیا میرود، باید بدهی از ماترک وی پرداخت شود. به عبارتی دیگر ترکه متوفی در اثر فوت به ورثه قانونی او منتقل میشود و حقوق طلبکاران از این باقیمانده تعلق میگیرد.
۲ـ وقتی فرد فوت میکند، دیون و بدهی وی چه حال (دینی است که پرداختش مدت ندارد و میبایست فوری پرداخت شود) و چه موجل (دینی است که پرداختش مدت دارد) باید فوری پرداخت شوند. به طور مثال هرگاه شخصی به فردی یک میلیون بدهکار باشد که باید یک سال دیگر پرداخت کند، ولی بدهکار دو ماه بعد از دریافت فوت کند، طلبکار میتواند بعد از فوت طلب خود را از ترکه متوفی دریافت کند.
۳ـ مطابق قانون بدهی متوفی، ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای ادای تمام دیون کافی باشد، ترکه مابین تمام بستانکاران به نسبت طلب آنها تقسیم میشود، مگر اینکه ورثه ترکه را بدون شرط و به صورت مطلق قبول کرده باشند که در این صورت مسئول خواهند بود.
۴ـ در صورت تعدد وراث رد ترکه توسط هر کدام از آنها ممکن خواهد بود، در این صورت وارثی که ترکه را رد میکند، این امر را باید کتبی یا شفاهی در مدت یک ماه از تاریخ اطلاع وارث به فوت مورث به دادگاه اعلام کند، در غیر این صورت این امر در حکم قبول ترکه میباشد، اما نکتهای که باید بدان توجه کرد، این است که در این مورد هر یک از وراث، مسئول ادای تمام دیون متوفی به نسبت سهم خود خواهند بود و ملزم نیستند چیزی غیر از ترکه به طلبکاران بدهند.
۵ـ قبول ترکه توسط وراث ممکن است همانطور که گفته شد مطابق صورت تحریر ترکه (منظور تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی است) صورت بگیرد یا به صورت مطلق، اما ورثه میتواند ترکه را واگذار یا رد کند که به بستانکاران متوفی داده شود، در این صورت هرگاه چیزی از ترکه بماند، به وارث متوفی داده میشود و نیز ورثه میتوانند تصفیه ترکه را از دادگاه بخواهند که در این صورت بعد از تسویه باقیمانده ترکه بین وارث تقسیم خواهد شد و اگر ترکه برای بدهی متوفی کافی نبود، از ورثه متوفی چیزی گرفته نمیشود.
۶ـ اثر رد ترکه علاوه بر مسئولیت نداشتن نسبت به دیون متوفی، این است که چنین وارثی به علت رد ترکه حق اعتراض به عملیات وارثی که ترکه را قبول کرده است، نخواهد داشت، اما در صورتی که از پس از تسویه ترکه، چیزی از ترکه باقی بماند، میتواند سهمالارث خود را دریافت کند، چون وی با رد ترکه حق خود در تسویه ترکه را سلب کرده است و این به معنای اعراض از سهمالارث نبوده و حق قانونی و قهری آنهاست که سهمالارث به آنان داده شود.
۷ـ مطابق قانون مالکیت، ورثه نسبت به ترکه متوفی محقق نمیشود، مگر پس از ادای حقوق و دیونی که بر ترکه متوفی تعلق گرفته است. بنابراین معاملات ورثه زمانی صحیح تلقی میشود که دیون متوفی تادیه شده باشد، در غیر این صورت آن معاملات صحیح نبوده و طلبکاران میتوانند آن را برهم بزنند.
۸ـ وقتی شخصی فوت میکند، حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن ادا شود، از قرار ذیل میباشد:
ـ ابتدا باید هزینه کفن و دفن و دیگر هزینههای ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه از ترکه داده شود. در برداشتن وجه نقد یا فروش قسمتی از ترکه که برای هزینه کفن و دفن متوفی لازم است، اجازه تمام ورثه و اشخاص ذینفع در ترکه لازم نیست.
ـ دیون و واجبات مالی متوفی (طلب طلبکار یا طلبکاران باید پرداخت شود)
ـ وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها، بنابراین زمانی نوبت به اجرای وصیت میرسد که دو مورد اول انجام شده باشد.
۹ـ در صورت عدم رعایت ترتیب فوق و تقسیم ترکه قبل از ادای دیون توسط وراث، باید بگوییم که، وجود دین ادا نشده در ترکه باعث بطلان تقسیم نمیشود و مسئولیت وارث جانشین مورث خود میشود. به عبارتی دیگر طلبکار میبایستی به هر یک از وراث به نسبت سهم او رجوع کند.
بررسی دیگر نکات در مورد بدهی های متوفی
در مورد بدهی های متوفی هر کدام از ورثه این اختیار را دارند که ترکه را رد کنند. برای این کار باید به صورت کتبی و یا شفاهی در مدت یک ماه از تاریخ اطلاع وارث به فوت مورث به دادگاه اعلام کنند.
در غیر این صورت این امر در حکم قبول ترکه می باشد. البته باید به این موضوع هم دقت کرد که هر کدام از وراث مسئول ادای تمامی دیون متوفی به نسبت سهم خود خواهند بود و نیازی به پرداخت غیر از ترکه به طلبکاران ندارند.
در صورت رد ترکه، میزان سهم آن ها به بستانکاران متوفی داده می شود. برای همین خاطر هرگاه چیزی از ترکه باقی بماند به ورثه پرداخت می شود. ورثه برای دریافت ترکه به دادگاه مراجعه می کنند و بعد از تسویه ی باقیمانده ی ترکه به بستانکاران، اگر ترکه برای بدهی متوفی کافی نبود از ورثه متوفی چیزی گرفته نمی شود.
اولویت در پرداخت دیون متوفی ( ادای دین متوفی )
پس از فوت فرد، چند مورد وجود دارد که باید از محل ترکه متوفی پرداخت شود. اولین مورد هزینه کفن و دفن خود متوفی است؛ در واقع خود متوفی سهمی در اموال خود دارد که این سهم به اندازه هزینه کفن و دفن وی است. البته این هزینه باید به اندازه متعارف باشد و خرجهای میلیونی برای برگزاری مراسم ختم و یادبود داخل در این قسمت نمیشود. البته اگر متوفی اموال زیادی داشته و اموالش بیشتر از بدهیهایش باشد و ورثه هم مخالفتی برای هزینه آن نداشته باشند، خرجکرد از محل ترکه برای مراسمات مرسوم اشکالی ندارد اما اگر متوفی بدهکار باشد یا بخشی از ورثه مخالف این هزینهها باشند، پرداخت هزینههای نامتعارف از محل ترکه جایز نیست. همچنین هزینههای مربوط به اداره و تحریر(صورت برداری و تعیین ارزش) ترکه نیز از محل اموال متوفی برداشته میشود.
دومین مورد مربوط به طلبکاران دارای رهن یا وثیقه از اموال متوفی است که در قانون از آنها با عنوان «طلبکاران با حق رجحان» نامبرده شده است. اگر فردی یا افرادی از متوفی طلب داشته و در ازای این طلب از وی، وثیقه یا حق رهنی گرفته باشند، با فوت بدهکار میتوانند بدهی خود را از محل وثیقه یا رهن وصول کرده و از این جهت بر همه بستانکاران و طلبکاران دارای حق تقدم محسوب میشوند.
سومین مورد پرداخت حقوق و دستمزد افراد در خدمت متوفی است، حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت، حقوق خدمتگذاران بنگاه متوفی برای مدت شش ماه قبل از فوت و دستمزد کارگرانی که روزانه یا هفتگی مزد میگیرند برای مدت سه ماه قبل از فوت جزو دیون فوری است که باید از اموال متوفی پرداخت شود.
چهارمین مورد، طلب اشخاصی است که مال آنها به عنوان ولایت یا قیمومت تحت اداره متوفی بوده نسبت به میزانی که متوفی از جهت ولایت و یا قیمومت مدیون شدهاست. این نوع طلب در صورتی دارای حق تقدم خواهد بود که موت در دوره قیمومت یا ولایت و یا در ظرف یک سال بعد از آن واقع شده باشد.
پس از این موارد، نوبت به طلب پزشک و داروفروش و مطالباتی که به مصرف مداوای متوفی و خانوادهاش در ظرف سال قبل از فوت رسیده است، میرسد و بعد از آن اگر متوفی مرد باشد، نوبت به پرداخت نفقه و مهریه همسرش میرسد. البته مهریه زن تنها تا ۱۰ هزار ریال دارای حق رجحان بوده و بیشتر از آن همانند طلب سایر طلبکاران است.
در آخر نوبت به بستانکاران عادی میرسد تا طلب آنها از محل ترکه متوفی پرداخت شود و با پرداخت این قسمت، دیگر ما ترک متوفی صاف شده و بدهی بر گردن او نیست.
اجرای وصیت پس از پرداخت دیون
پس از اینکه بدهیها و هزینههای مربوط به متوفی به نوبت تقسیم و پرداخت شد، باید به وصیت متوفی توجه کرد؛ البته اگر متوفی پیش از فوت، وصیتکرده و وصیتنامهای از خود برجای گذاشته باشد. در خصوص وصیت عهدی متوفی، مبنی بر انجام نماز، روزه، نذر یا تعهدات شرعی و قانونی، همه این وصیتها باید عینا توسط وصی مربوطه انجام شود. اما در خصوص وصیت تملیکی، برای انتقال اموال به افراد خاصی پس از مرگ، این وصیت تنها تا میزان یک سوم اموال باقی مانده نافذ بوده و اگر متوفی بیشتر از یک سوم اموالش را وصیت کرده باشد، در آن صورت، اجرای وصیت نیاز به اجازه وراث دارد و اگر ورثه اجازه ندهند، تنها تا میزان یک سوم اموال به وصیت عمل میشود. پس از انجام وصیت متوفی، دیگر هرچیزی از ترکه باقی مانده باشد، سهم وراث است که پس از انجام تشریفات مربوط به «انحصار وراثت»، بین آنها تقسیم و به تملک آنها داده میشود.
ذکر این نکته هم ضروری است که قبل از تقسیم بین وراث، باید مالیات بر ارث مطابق با قانون مالیاتهای مستقیم پرداخت شود. همه این مواردی که گفته شد، در جایی که است اموال باقی مانده از متوفی آنقدری هست که جوابگوی دیون، وصیت و تعهدات وی باشد ولی اگر اموالی از متوفی باقی نمانده بود یا دیون بیشتر از داراییها بود، تکلیف چیست؟
بدهیهای زیاد و اموال کم
به طور کلی، ورثه باید ترکه را قبول یا رد کند؛ ورثه تا یک ماه پس از فوت متوفی حق دارند ترکه را رد کنند. در این صورت، نه چیزی گیرشان میآید و نه دیگر مسئولیتی در برابر کم و زیاد ترکه و طلبکاران دارند اما اگر ترکه را قبول کنند یا در مدت یک ماه، آن را رد نکنند، در این صورت ممکن است در برابر بدهیهای متوفی مسئول باشند. بر اساس ماده ۲۲۶ قانون امور حسبی، «ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای اداء تمام دیون کافی نباشد ترکه مابین تمام بستانکاران بهنسبت طلب آنها تقسیم میشود.»
نکتهای که وجود دارد این است که اگرچه ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند اما وقتی ورثه، ترکه را قبول کردهاند، آنگاه بار اثبات اینکه ترکه جوابگوی بدهیها نیست بر عهده آنها قرار دارد و در صورتی که نتوانند موضوع را ثابت کنند آنوقت به هر طریق ممکن مجبورند تا تمام دیون را، به نسبت سهمشان در انحصار وراثت، از اموال خودشان پرداخت کنند و رضایت طلبکاران را کسب کنند.
دیدگاهتان را بنویسید